بوی سیب میدهی دختر :)

هفت سال در بلاگفا نوشتم. بقیه اش را اینجا از سر میگیرم

اینستاگرام من : mahi.hashemi

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

رقص نور

دوشنبه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۵، ۰۸:۰۴ ب.ظ

چشم‌هایتان را ببندید و یک زوج عاشق را تصور کنید. زوج‌های عاشق عموما بر دو قسمند. گروهی تصور می‌کنند عاشقند و گروهی دیگر جدا و حقا عاشقند. گروه اول را کنار گذاشته و رها کنید به حال خودشان. آنها همان‌هایی هستند که هوای عاشقی دیر یا زود از سرشان می‌افتد و دوره می‌افتند به بدنام کردن عشق. به بدنام کردن زمانه. به بدنام کردن دخترها و پسرها. که عشق چنین و چنان. که دخترها/پسرها همگی چنینند و چنان. که بد زمانه‌ای شده آقا. اعتماد نکنید و دل نبندید که خنجر میخورید و فلان و بهمان. به تعبیر بنده اینها ابلهند و در بلاهت خود آشکار! پس اگر چنین زوجی را برای تصور انتخاب کرده‌اید تا وقت هست آنها را شیفت-دیلیت کرده و سریعا زوج دیگری را برای تصور انتخاب کنید که اینها حتی تصورات شما هم آلوده می‌کنند. خب... حالا به این زوج عاشق ِ به حق فکر کنید. به کلماتشان، نگاه کردنشان، به دوتا بودن‎‌هایشان، به امیدهایشان، به دلبستگی‌ها و وابستگی‌هایشان، به غمگین بودن‌ها و لبخند زدن‌هایشان، به دلواپسی‌هایشان، به ترس‌ها و بی‌قراری‌هایشان. اصلا این زوج را بگذارید زیر ذره‌بین و خوب تماشایش کنید. شاید آنها آنقدر بزرگ نباشند که بتوانند فصلی در داستان‌های عاشقانه باز کنند یا مسیری را تغییر دهند یا الگویی بسازند و مثالی بشوند برای بقیه. شاید خیلی‌هایشان ساده‌تر و سرراست‌تر از این حرف‌ها باشند. شاید دوست داشتنشان داستان کوتاه ِ ساده و باورپذیری باشد؛ بی هیج پیچیدگی خاص و پستی و بلندی جانفرسایی. اما حرفم این است که عاشق‌ها هرجوری که باشند، با هر پیشینه و داستان و ماجرایی، باز هم به سهم خود، هرچند کوچک، دنیا را زیبا می‌کنند. 

شبیه تولد کودکی در بحبوحه جنگ یا چاه آبی وسط بیابان؛ شبیه سپیدی موعود در پایان شب‌های سیاه، هر زوج عاشق هم بارقه نوری‌ست در دل تمام تاریکی‌ها و ناامیدی‌های ممکن.

  • ماهی

نظرات (۱۰)

  • زهره خوب بخت
  • تو بی نظیرترینی و من همییییشه حرفتو باور میکنم :)
    چه افتخار بزرگیه که مارو توی ذهنت داشتی ^_______^
    پاسخ:
    عزیزمی :)
    به نظرم آدم عاشق خیلی خیلی کمه
    اکثرا توهم عاشقی دارن
    پاسخ:
    ولی آدم عاشق هم هست :)
    استفاده از کلمه بارقه بسیار به جا و زیبا بود بارقه کوچیکه اما امید بخشه
    پاسخ:
    :)
  • زهره خوب بخت
  • الان یعنی دارین ما رو تصور میکنید؟!
    اوا خب بذارین لااقل چادر سرم کنم، بد نباشه یه وقت :)
    پاسخ:
    زهره زهره زهره 
    به جون خودم راست میگم
    موقع نوشتنش تو و یارت توی ذهنم بودین ^_^
    :)

    هرچی دور و برمو نگاه می کنم ناامیدتر میشم...فکر نکنم تا حالا چنین زوجی دیده باشم جز تو فیلما...
    پاسخ:
    بنظرم تصویری که از زوج بودن توی فیلما میبینیم خیلی وقتها درست نیست. هیچ زوجی نمیتونه کامل باشه. هیچ رابطه دونفره‌ای سراسر شادی و لبخند و بوسه و گل و بلبل نیست. توی هر رابطه‌ای سختی و ناملایمتی و دعوا و ناراحتی و کج‌فهمی هست. حالا یه جا بیشتر...یه جا کمتر 

    تولد کودکی در بحبوحه ی جنگ ... هیممم ... چه تصویر نابی ^.^
    پاسخ:
    :)
    :)
    پاسخ:
    :) :)
  • علی کافه چی
  • اول کلی حرف نوشتم بعد گفتم به جاش این شعر و بنویسم:

    از بس به خاک ریخته شد حرمت شراب
    خون می خوردند از کف مستان پیاله ها

    حافظ کجاست؟ تا عوضِ شیر بشنود
    بوی شراب از دهن هفت ساله ها...
    پاسخ:
    توی همین دو بیت کلی حرف هست
  • مصطفی موسوی
  • من که بعید میدونم زوج عاشقی وجود داشته باشه! جدی میگم
    پاسخ:
    خیلی بدبینانه‌س این نگاه. جدی میگم
    شبیه یک لبخند آروم تو اوج خستگی ...
    :)


    پاسخ:
    :)
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">