بوی سیب میدهی دختر :)

هفت سال در بلاگفا نوشتم. بقیه اش را اینجا از سر میگیرم

اینستاگرام من : mahi.hashemi

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

کلاس هفتمی های من (3)

سه شنبه, ۳ آذر ۱۳۹۴، ۰۷:۰۹ ب.ظ

ساعت های تفریح با بقیه معلم ها در دفتر مدرسه می نشینیم و لابلای چای و کیک خوردن ها از بچه ها حرف میزنیم. امروز معلم زبان میگفت که نازنین اعصابش را بهم ریخته. درس نمیخواند. حرف های عجیب و غریب میزند. انگار پرت است از ماجرا! بقیه معلم ها هم تایید کردند که نازنین در کلاس های آنها هم عملکرد خوبی ندارد. نازنین را میشناسم. یکی از کلاس هفتمی های من است.

در کلاس های من بچه ها همگی باید حرف بزنند. بارها بهشان گفتم که از حرف زدن نترسید. از گفتن ایده هایتان نترسید. از اینکه بقیه به شما بخندند نترسید.  اوایل تعداد مشخص و انگشت شماری در بحث ها شرکت میکردند و بقیه حواسشان بود و نبود. از یک جایی به بعد تمامشان همراه شدند. حالا همان هایی که معمولا در بقیه کلاس ها دیده نمیشوند، اینجا حضور خوبی دارند. نازنین یکی از آنهاست. آن اوایل تا ازش نمیخواستم حرفی نمیزد و هربار که بلند میشد و شروع میکرد به حرف زدن معمولا بجز آنهایی که اطرافش نشسته بودند، بقیه توجهی نداشتند. باید میزدم روی میز و توجه بچه ها را میگرفتم که "بچه ها...نازنین داره حرف میزنه". حالا ولی به راحتی هربار که لازم باشد شروع میکند به حرف زدن و بقیه یاد گرفتند که باید حرف های همدیگر را بشنوند. نازنین همانیست که شعر میگوید. جالب ترین ایده ها و حرف ها را دارد. نقاشی هایش با آبرنگ پر از رنگ های شاد و زنده هستند. از داستان های ترسناک لذت میبرد و یکبار لابلای حرف هایش گفته بود آدم ها برایش رنگ دارند؛ مثلا حاتمی، دوست بغل دستی اش، نارنجی ست.

نکته جالب اینجاست که این اولین باری نیست که بچه های متوسط و ضعیف از نظر سایر معلم ها مثل فیزیک و ریاضی و عربی و زبان، نقطه پررنگ کلاس های من هستند. حالا به این فکر میکنم که گاهی سیستم آموزشی میتواند چقدر مخرب باشد و خیلی رسمی گند بزند به استعدادهای پنهانی که ممکن است هیچوقت فرصت بروز پیدا نکنند.

  • ماهی

نظرات (۱۱)

از سیستم اموزشی ایران متنفرم متنفر 
استعداد خودمو به باد داد من میتونستم خیلی جلو تر از اینی که هستم باشم 
الانم دارن استعدادارو میسوزونن 
تو روح اونی که این سیستم احمقانه رو در اورد و تو روح اونایی که میدونن این سیستم درست نیست و عین مرغ وایسادن نگاه میکنن 
دلم به حال شیعه خونه امام زمان میسوزه که نیرو های ایندش دارن داغون و نابود میشن
  • رضا شریعتی
  • امیدوار باشم آخرش معلمو میشیم :/
    سیستم آموزشی که جای خود داره ، گاهی  پدر مادرها هم در این مصیبت عظما شریک میشن..
    وقتی اجبار دارن که بچه شون فارغ از استعدادش توی کلاس زبان شرکت کنه
    وقتی اصرار دارن که بچه شون فارغ ازاستعدادش یه ساز موسیقی رو یادبگیره

    مهشاد جان نوشته هایت برای من یکی از همان راههای فرار است که گفتی.
    پاسخ:
    واقعا؟ ^_____^
  • شیمیست خط خطی
  • توی دبیرستان که وضع از این هم بدتر است! بزرگ شده اند و غرور دارند اما سیستمی که مجال بروز استعدادهایشان را بدهد ناقص است.
    شما چی درس میدی؟
    پاسخ:
    مربی کارگاه های خلاقیت بچه هام
  • رها مشق سکوت
  •  از خوندن پست هات خیلی لذت میبرم
    گاهی وقت ها اونقدر تحت تاثیر احساس لطیفت، فهم و شعورت، درکت، قرار میگیرم که دلم میخواد کنارت باشم و محکم بغلت کنم ^_^
    پاسخ:
    ذوق کردم رها ^__^
  • راحنا رهایی
  • فکر کنم معلم ها یادشون رفته هدف اصلی مدرسه اومدن اول تربیت ِ بعد تعلیم! اول پرورش مهمه بعد آموزش ..

    * خیلی ها رو میشناسم که بهترین هستن اما کسی نمیزاره دیده بشن!
  • مروارید تابعی
  • متاسفانه همینطوره...به نظرم معماری برای من بهترین فرصت بود که به خیلی از علایقم پی ببرم...این رشته در کنار همه سختی ها و گاها مزخرف بودنش، امکان تجربه خیلی از کارا رو بهت میده!
    مثلا اینکه من عاشق کار با چوبم، و وقتی با اره برقی کار میکنم و میز میسازم، بی نهایت لذت میبرم!
    یا اینکه عاشقققققق عکاسیم...در حدی که الان که از هر چیزی که میبینم،یه کادر خوب هم برای عکاسی میبینم!:))) هر روز باید حافظه گوشیم رو از عکس هایی که میگیرم، خالی کنم:))))

    دقیقا همین هست...
  • ملکه بانو
  • دقیقا
    آره دقیقا. 
    یه سری چیزها توی نظام آموزشی باید تغییر کنه...
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">