بوی سیب میدهی دختر :)

هفت سال در بلاگفا نوشتم. بقیه اش را اینجا از سر میگیرم

اینستاگرام من : mahi.hashemi

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

دلبستگان

چهارشنبه, ۹ دی ۱۳۹۴، ۱۲:۲۵ ق.ظ

هرچقدر میزان دلبستگیت به کسی بیشتر شود جسارتت هم بالاتر میرود. شجاع تر میشوی انگار. کم کم یاد میگیری نترسی یا لااقل علت ترس هایت را تغییر دهی. همه چیز را حول دلبستگیت میسازی و ترس هایت... ترس هایت کم کم ختم میشوند به او... وای از روزی که اشک هایش را ببینم. وای از روزی که غم بیاید سراغش. وای از روزی که برایش کافی نباشم. وای از نبودنش.. هیهات از نبودنش...
صحبتم اینها نیست ولی. میخواستم بگویم که آدم های دلبسته، نمینویسم عاشق و دوست دارم بنویسم دلبسته و نمیدانم چرا، آدم های شجاعی هستند و ترس هایشان ترس های با ارزشیست و از بیخودکی ها نمی ترسند 
آدم های دلبسته، همان هایی که در پیاده رویی شلوغ یارشان را در آغوش میگیرند و چند ثانیه به همان حال می ایستند و بعد گونه راستش را می بوسند و ناگهان انگار پتکی به سرشان فرود آمده باشد یا جریان دویست و چند ولتی به تنشان وصل شده باشد، منگ و دیوانه به سویی می دوند... اینها برایم بی اندازه قابل احترامند

  • ماهی

نظرات (۹)

دلبسته ها فقط از ی چیز میترسن!
پاسخ:
از یه چیز خیلی میترسن...
  • زهره خوب بخت
  • دلبستگان زندگیه سختی دارند.
    پاسخ:
    زندگی سخت و شیرین
  • حاج خانوم
  • بنده هم از روی دلبتگش ترس رو گذاشتم کنار یه وبلاگ زدم
    تا نوای هل من ناصر من ینصرنیِ من به گوش کسی برسه
    و بلاگر های گمشدمو پیدا کنم
    تو هم اون گمشده ها بودی
    پاسخ:
    آخی ^___^
  • حاج خانوم
  • هرچقدر دلبستگیت بیشتر بشه
    چند پرده صداتو میاری پایین تر
    ولی آره جسارتتو چند رج میبری بالاتر
  • اسطوخودوس سبز :))
  • خیلی قابل درک بود :)
    ولی من ترجیح میدم پیشونیشو ببوسه بعد سریع دور شه !
    حس امنیتش قشنگ تره !
  • آقای رایمون
  • "در پیاده رویی شلوغ یارشان را در آغوش میگیرند و چند ثانیه به همان حال می ایستند و بعد گونه راستش را می بوسند"

    هر دو قدم یک ونِ ارشاد نبود!!
    پاسخ:
    حالا مثلا نبود دیگه :دی
     کوتاه بیا غلامی
    چقدر برام ملموس و قابل درک بود...
  • فاطیما کیان
  • این شجاعت و بی خیالی دوستداشتنی شون برای من خیلی جالبه و البته عزیز
  • رها مشق سکوت
  • وقتی دلبسته میشی، وقتی عاشق میشی، همه ترس و شجاعت و شادی و دلگیری و همه ی همه ی همت، ختم میشه به او
    برای منم این ترس ها خیلی قابل احترامن، خیلی با ارزشن، خیلی

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">