بوی سیب میدهی دختر :)

هفت سال در بلاگفا نوشتم. بقیه اش را اینجا از سر میگیرم

اینستاگرام من : mahi.hashemi

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

در چند ثانیه

سه شنبه, ۲۹ دی ۱۳۹۴، ۱۱:۰۵ ق.ظ

برای ساعت ده بلیت رزرو کرده بودم که امروز بروم سینما. دیشب لباس هایم را اتو زدم و گذاشتم لبه تخت. بعد اسم سه تا از کتاب هایی را که دوست داشتم بخرم نوشتم روی کاغذ که بعد از سینما بروم کتابفروشی. حتی به مامان گفتم ممکن است ناهار نیایم خانه. برای خودم برنامه ریختم که ناهار را بروم یک جایی که لجن درمال نباشد. گفتم حالا که حالم خوب است، حال که پول دارم، حالا که وقتم آزاد است بروم جشن بگیرم. تا دیشب همه چیز خوب بود. من حتی خواب دیده بودم که رفتم توی یک کافه نشستم و دارم کیک شکلاتی میخورم و موسیقی خوب میشنوم و لبخند آدم ها را تماشا میکنم. تا صبح همه چیز خوب بود. من حتی صبح زود بیدار شدم و حمام کردم. موهایم را شانه زدم. صبحانه ام را خوردم. بعد از ماه ها ناخن هایم را لاک زدم و به مژه هایم ریمل کشیدم. مامان از آشپزخانه صدا زده بود که موهایت را بباف. وقتی موهایت را میبافی شال روی سرت قشنگتر مینشیند. من موهایم را بافتم. حتی به این فکر کردم که چند روز دیگر دوباره چتری هایم را کوتاه کنم.

همه چیز خوب بود. داشتم آماده میشدم که کم کم بروم و جشن کوچکم را شروع کنم که ناگهان رنگ ِ همه چیز رفت. حوصله ام ته کشید. انرژی ام تمام شد. دلم گرفت. خواستم گریه کنم. اشکم نیامد. موهایم را باز کردم. صورتم را شستم. دراز کشیدم روی تخت و به این فکر کردم که با کی حرف بزنم؟ با کی حرف بزنم؟ به سرم زد همینطور برحسب تصادف اعداد را بچینم کنار هم و به آدم های غریبه زنگ بزنم. صدای هرکدامشان که کمی گرم بود برایش حرف بزنم. بگویم که من تا همین چند دقیقه پیش حالم خوب بود. هیچ اتفاق بدی نیفتاد ولی دیگر حالم خوب نبود. تنها به فاصله چند ثانیه. باور میکنی؟ و بعد او احتمالا باور نکند و گوشی را رویم قطع کند یا حتی فحش را بکشد به جانم. یکی از بزرگترین ترس هایم در زندگی همین است؛ که کسی فحش را بکشد به جانم. برای همین آمدم و اینها را نوشتم اینجا

  • ماهی

نظرات (۱۶)

این فوق العاده بود
با اجازه تون متن هاتون با لینک وبلاگ برای دوستام می فرستم.
وبلاگی با واژه هایی خوندی دارید
پاسخ:
ایرادی نداره :)
ممنون که به حق نویسنده احترام میذارین و بابت کپی کردن مطالب ازش اجازه میگیرین. ممنون 
  • هلیا استاد
  • چه حس مشترک عجیبی، و چقدر جالب بود نظرات بقیه رو میدیدم و میفهمیدم من غیر عادی نیستم. از این ک حس های غیرعادی خودم رو بفهمم معمولی هستن همیشه شاد میشم. خیلی خوبی دوستِ نادیده دوست داشتنی
    پاسخ:
    اوهوم..منم دقیقا همین حس رو داشتم وقتی میدیدم بقیه هم چنین ماجراهایی رو با خودشون داشتن 
    مهشاااد    به من زنگ میزدی باید :-(   میفهمم... منم زیااد اینجوری میشم  چند ثانیه ..بدون هیچ اتفاق بدی :-(
    پاسخ:
    پس میفهمی چقدر حس عجیب و بدیه..
    به خوبی درک می کنم... فقط در عرض چند ثانیه...
    دوستت دارم
    پاسخ:
    آدم دلش قیلی ویلی میره یهویی یه نفر براش مینویسه دوستت دارم :)
  • راحنا رهایی
  • جدی میگی مهشاد ؟!
    پاسخ:
    متاسفانه جدی میگم
    آدم وقتی حالش خوبه می تونه حال بقیه رو خوب کنه. منم اگه حالم مث تو بود که فقط به این درد می خورد که بشینیم تو بغل هم گریه کنیم دختر. خوشحال میشم کنارت باشم :*
    پاسخ:
    خوب بخت جانم ^_^
  • مروارید تابعی
  • چرا به من نگفتی؟!!
    میدونی چقدررررر دلم میخواد ببینمت...که کلی ماچت کنم و محکم بغلت کنم؟! ^_____^
    زود زود امتحانات رو تموم کن که دلم یه ذره شده برات :)
    پاسخ:
    ماچ و بغل؟
    هوراااا :)

    قرارش رو گذاشتیم دیگه. میریم به سمت ماچ و بغل و عکس و بستنی قیفی از اون درازا :)
  • زهره خوب بخت
  • من چی؟
    نبودم؟
    پاسخ:
    زهره یه چیزی هست..اینکه دلم نمیاد ناراحتی هامو بیارم پیشت. میگم زهره الان حال دلش خوبه..خوشحاله چرا با نق نق هام خرابش کنم 
    دیوونه:)
  • الهام باقری
  • اوووووو مهشاد من اینقد اینطوری میشم که نگو!میگم اصن چطوره شمارمو بهت بدم؟ :)
    پاسخ:
    میدونی چیه الهام
    خیلی ذوق داره همتون اینقدر مهربونین که برام شمارتون رو میذارین و میگین بیا باهم حرف بزنیم :)
    من یکی استقبال می کنم؛ مخصوصا اگه طرف دختر باشه :)
    پاسخ:
    کاش پس من بصورت اتفاقی به تو زنگ زده بودم :)
    چرا اون کسی که پشت خطه فحش بده؟؟؟ :(
    پاسخ:
    آخه تصور کن یه نفر غریبه بهت زنگ بزنه بعد بشینه از اوضاع روحیش و وضعیت زندگیش برات حرف بزنه. همه مردم که اعصاب ندارن. ممکنه فحش بدن :دی
  • راحنا رهایی
  • قول میدم بعد از شنیدن این حرف ها گوشی  رو قطع نکنم .. قول میدم مهشاد ...
    پاسخ:
    کاش شماره ت رو داشتم..
  • بانوی آذری
  • تا به حال اینطور نشده ام اما حس می کنم باید خیلی دردناک باشد ... چه مرز باریکیست بین حال خوش و حال ناخوش ...
  • خانومی ...
  • ای بابا . من اهل فحش دادن نیستم ،حتی وقتی کسی از خواب یهویی بیدارم میکنه هم فحش نمیدم . به من زنگ بزن 
    پاسخ:
    و کاش شماره تو هم داشتم دختر..
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">