بوی سیب میدهی دختر :)

هفت سال در بلاگفا نوشتم. بقیه اش را اینجا از سر میگیرم

اینستاگرام من : mahi.hashemi

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

رودل ِ احساسی

يكشنبه, ۳۰ خرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۵۰ ب.ظ

من دوست های خوب زیادی دارم. اصلا یکی از خوشبختی هایم همین است. کسانی را دارم که خوشی ها به کنار، به وقت ناخوشی هوایم را دارند و چه بسا بیشتر از قبل. یعنی حالم که بد است، دلم که میگیرد، غصه ها که تلنبار میشوند همیشه و همیشه، حتی در بدترین شرایط، یک نفر هست که دشواری هایم را با او قسمت کنم. اما حالا چند وقت است که از اینکار خجالت میکشم. یعنی حس میکنم کار دیگر از تقسیم ِ درد گذشته. حالا من رسیدم به مرحله تکرار. به مرحله غر زدن. به مرحله گند چیزی را درآوردن. دیگر دلم نمی آید با دوست هایم حرف بزنم. بیشتر دلم برایشان میسوزد. گناه نکردند که با من دوست شدند. پس در گام بعدی پناه می آورم به وبلاگ و خب...اینجا هم آنقدر عمومی شده که نمیشود خیلی حرف ها را نوشت و اصلا فضای نوشتن خیلی حرف ها اینجا نیست. همین است که حس میکنم دارم غمباد میگیرم و روز به روز میل بیشتری پیدا میکنم به با غریبه ها حرف زدن!

  • ماهی

نظرات (۱۰)

حرف هایی هست برای گفتن، اگر گوشی نبود نمی گویم. حرف هایی هست برای نگفتن، حرف هایی که هرگز سر به ابتذال گفتن فرو نمی آورند.
دقیقا!! باید 1 نفر باشه که هیچ قضاوتی هم نکنه و آدم هم نگران نباشه که فردا چطور باهاش روبرو شم؟ الان چی فکر میکنه راجبم؟!
منم خیلی به این حس دچارم
پاسخ:
این ترس از قضاوت شدن که خیلی بدتره...
بله می فهمم :)
کاش سررسیدا هم می تونستن حرف بزنن...
خب تو دفترت بنویس...
قبلا گفته بودی تو سررسید مینویسی
پاسخ:
قبلترها توی سررسید مینوشتم حالا ولی دلم میخواد حرفامو با بقیه قسمت کنم. نیاز دارم که با بقیه حرف بزنم. یعنی دوست دارم شنیده بشم و بازخورد بگیرم
متوجه منظورم میشی؟
من الان در یه وضعیتم که خیلی دوس دارم ناراحت باشم و اینا! دوستامم دقیقن تو همین وضعیتن، با این تفاوت که اونا مدلشون اینطوریه که وقتی ناراحتن سرشونو دوس دارن بکنن تو لاک خودشون ولی من برعکس!
راه حلی داری؟!
پاسخ:
راه حل من صحبت کردن با آدمای غریبه س ولی راه حل چندان خوبی نیس
  • مصطفی موسوی
  • راستش درست حس می کنی که با زیادی درد دل کزدن با دوستات خسته شون میکنی. چون وقتی آدم تا شماره ی یکی رو ببینه خودشو آماده ی دلداری دادن بکنه به مرور از عزیز بودن طرف کم میکنه،هرچقدرم که حق داشته باشه دلش گرفته باشه
    و اما راه حل: وبلاگ جدید و گمنام!
    پاسخ:
    خیلی به این راه حل فکر کردم..تهش میرسم به اینکه دلم میخواد دیده بشم! یعنی چه فایده ای داره وقتی بنویسم و کسی نخونه
    زمان میبره که یه وبلاگ گمنام خودشو به بقیه نشون بده...حوصله این "زمان" رو ندارم
    :) :(
  • مروارید تابعی
  • ماهی جوونم مث من که دائم میام برات وراجی میکنم....تو هم بیا حرف بزن، با کمال میل استقبال میشه^_^
    پاسخ:
    نزن این حرف رو مروارید :*
    الان در واقع مشکلم اینه که خودم از غر زدن و ناله کردن خسته شدم
    این دقیقا حرف امروز من بود به یکی از دوستای عزیزم ... انقدر درددل کردم و ناخواسته غر زدم که دوست ندارم بیشتر ازین ناراحتشون کنم و باعث بشم که یه روزی اگه منو دیدن راهشونو کج کنن :|
    پاسخ:
    چقدر...چقدر...چقدر این اتفاق بده
    منم :/
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">