بوی سیب میدهی دختر :)

هفت سال در بلاگفا نوشتم. بقیه اش را اینجا از سر میگیرم

اینستاگرام من : mahi.hashemi

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

افسار

سه شنبه, ۶ مهر ۱۳۹۵، ۱۱:۳۷ ب.ظ

چه چیزی به یک پسر اجازه میدهد که در یک رابطه عاطفی غیررسمی نقش قانون گذار را داشته باشد و یک خط کش بگیرد دستش و برای دختر و زندگی اش و عواطفش و روابطش و عقایدش و روزمرگی هایش مرز تعیین کند؟ بدون شک تربیت و عقاید و محیط زندگی و سطح شعور پسر تاثیرگذار است ولی فاکتور نهایی دختر است. اینکه دوست پسرها اجازه دارند رفت و آمد دوست دختر خود را کنترل کنند و روابطش را غربال کنند و روی تصمیمات او برای انتخاب پوشش تاثیر بگذارند و کاری کنند که او از اصول اخلاقی و مذهبی اش فاصله بگیرد یا اصول دیگری را به اجبار بپذیرد به این ربط پیدا میکند که یک جایی دختر راه را برای او باز گذاشته و این حق کنترل کنندگی را دو دستی به او تقدیم کرده است. اینکه در اغلب ازدواج ها زنان کوتاه می آیند و مردها مرزها را میچینند بحث دیگریست. حرف من این است که چرا یک پسر که در بهترین و خوشبینانه ترین حالت یک معشوق/محبوب/دوست پسر/گزینه ای احتمالی برای ازدواج است و هیچ نسبت قانونی و شرعی و عرفی دیگری با دختر ندارد، خود را محق میداند که برای او باید و نباید تعیین کند. تمام مسئله من این است که چرا اینقدر راه را برایشان باز گذاشتیم؟

ترس از رها شدن؟ ترس از دوست نداشته شدن؟ ترس از تنها شدن؟ ترس از تهدیدهای احتمالی و بی آبرویی؟

* کامنت های این پست را میخوانم و صرفا بدون هیچ پاسخی، تایید میکنم.

  • ماهی

نظرات (۲۶)

همون عدم اعتماد به نفسه
که البته توی پسرها خیلی خیلی بیشتره اما نقطه ضعفشون رو اصلا نشون نمیدن برعکس دخترا و با رفتارهای متفاوت از قبیل همینکه توی این پست گفتین روش سرپوش میذارن
شاید...
  • بانوی خیال
  • من اون آدمی که رفت تا خودش باشه...

    و کسی چه میدونه رفتن اینجوری چقد سخته
    میدونم نظرم روی مخه و شاید خیلی ام بهش معتقد نباشم اما اولن با نظر محمد موافقم.دومن بهتره از همین رابطه ها خودشونو آماده کنن برای زندگی مشترک...تو زندگی مشترک غیر از اینه؟! وقتی شرع حاکم همینو میگه وقانون هم؟! 

    پس یا شعارهایی ندیم که از پس عملی کردنش برنمیاییم یا اگر میدیم نتیجه داشته باشه.
  • یک عدد علی
  • این اختیار دست خود دخترهاست که تقدیم میکنن به پسرها ، دخترهایی هم هستن که حق دخالت توی سرزمین وجودشون رو به معشوقشون هم نمیدن ، این به عزت نفس برمیگرده و جهان بینی ، هر چی آدم خودش رو بهتر بشناسه کمتر کنترل میشه کمتر تاثیر می پذیره ، از احساساتش سو استفاده نمیشه و دوست داشتن رو توی چارچوبش نگاه میکنه نه فراتر از اون 
  • فاطمه نظری
  • دقیقا همین طوره......
    شاید اشتباه از دخترایی هست که بهشون این اجازه رو میدن
    در مورد خانمها :
    ترس از تنهایی
    عدم اعتماد به نفس زنان ایرانی
    فشارهای اجتماعی و فرهنگی در مورد سن و ازدواج
    و دوست نداشتن خود

    در خصوص آقایون:
    تربیت خانوادگی
    فرهنگ مردسالارانه
    اعتماد به نفس کاذب
    قانون مردسالارانه
    واز همه بدتر فرهنگ زنی که اون مرد بزرگ میکنه و روزی هزاربار خواسته یا ناخواسته بهش یاداوری میکنه که تو جنس برتری و این مجوز هررفتاری با زن به تو میده
    پاسخ:
    چقدر با تک تک کلمات این کامنت موافقم
  • راحنا رهایی
  • تجربه ای نداشتم و نمی تونم نظری خاصی بدم ..

    *کلا نفهمیدم موضوع از چه قراره ^_^
    پاسخ:
    از دست تو با این کامنتت :)))
    نداشتن اعتماد به نفس.
    لااقل در مورد من اینه:دی
    مهشاد ِ من مهمترین عاملی ک تعیین میکنه ما پسفردا زتدگی خوبی داریم قدرت سازش ماست ن قدرت توسری خوردن ما..

    شاید  دختره فکر میکنه پسره  آدم قاطعی هستش..احتمالن دختره خودش اینطوری نیستش و زندگی نکرده


    بهرحال اینکه ما بلد نباشیم از یه رابطه گند بکشیم بیرون ب عوامل زیادی بستگی داره
  • جغد صورتی
  • بالعکس من تو رابطه م بیشتر سلطه جو و زورگو ام.هرگز زیر بار هیچ حرفی نمیرم و خیلی وقتها زور گویی هم میکنم.که خب مشخصه که مقاومت هایی هم از طرفم دیده میشه.فکر میکنم از حالات نادریه که بین دخترا پیش میاد.یهو حس کردم برعکس چیزی که نوشتی ام و در حالت افراطی نامناسبی رفتار میکنم
    بعضی کامنتا!!!!! :|
  • بانوچـ ـه
  • توی ازدواج یا هر رابطه ی به ظاهر دائمی، تا قسمتی و نه خیلی زیاد، این حق داده میشه... همونطور که خودت گفتی.
    البته باز هم هر انسانی به عنوان یک شخص زنده حق داره خیلی چیزا رو خودش تصمیم بگیره، کنترل شدن و تصمیم گرفتن به جای یکی دیگه اصلا خوشایند نیست، اما خب توی زندگی های دائمی مثل ازدواج و خانواده بالاخره چون زندگی دسته جمعیه و خیلی کارها و رفتارا عواقبش رو زندگی بقیه هم تاثیر میذاره به نسبت ِ جایگاهشون که پدر و مادر یا همسر (چه شوهر و چه زن) باشن این حق رو تا حدودی دارن که اظهار نظر کنن، نهی کنن یا امر کنن. متقابلا البته.
    اجبار نه...
    ولی کسی که به عنوان یک دوست میاد توی زندگی آدم و موقته... حق نداره چیزی رو در آدم عوض کنه که تاثیرش همیشگیه... مثلا من چطور میتونم اعتقادات پسری رو برای یک عمر تغییر بدم اونطور که خودم میخوام؟ در صورتی که میدونم دو سال، نه پنج سال دیگه میخوام از زندگیش برم؟ به نظر من که نباید این اجازه داده بشه.
    آخه کامنت ها هم جالبه...
    از ماست که بر ماست
    خب شما اگه براتون آزار دهندس اجازه ندید کسی براتون تعیین تکلیف کنه. چرا سعی میکنید به بقیه بقبولونید که نباید بزارن کسی براشون تعیین تکلیف کنه؟فکر نمیکنید این خودش یه نوع تعیین تکلیفه؟ واقعیتش اینه که رابطه یجور معاملس. اگه شما فکر میکنید براتون بیارزه ممکنه کوتاه بیاید تا حدی.اگرم دیدید سودی درش ندارید همون  اول خیلی شدید برخورد میکنید و حد و مرزهای خودتون رو تعیین میکنید.اما امان از وقتی که  بدونید یه سودی تو معامله نصیبتون میشه.....
    ولی من برخلاف شما این دخترارو محکوم نمی کنم.چون می دونم وقتی پای عشق-باشه به قول شما مجازی،به قول شما خیابونی یا الکی ولی به هرحال یه حس قویه که اختیار رو از آدم می گیره-وسط میاد دختر دیگه فکر نمی کنه حق و حقوق من کجاست،اون چه حقی داره هی از رفت و آمد من بپرسه و...بلکه چون دوسش داره هرچی بگه گوش می ده.لزوما هم ترس از تنهاشدن نیست ممکنه عاشق هم باشن ولی کفه ی عشق دختر معمولا سنگین تره.
    و منم با این دیدگاه مخالفم که دختر همیشه و همیشه باید پای حق و حقوقش وایسه.درسته که حق اون اینه که کسی چکش نکنه ولی وقتی در قبال پایمال شدن این حق چیزی که به نظر خودش ارزشمندتره (اعتماد پسر،عشقش یا هرچیز دیگه ای)به دست میاره پس باید به نظر اونم احترام گذاشت.این که ما بیرون گود نشستیم و یکسره مشغول محکوم کردن این آدماییم گمون کنم یه بخشی ش به این برمی گرده که خودمون تجربه درستی ازاین موارد نداریم!ضمن این که اتفاقات وقتی نوشته می شن خیلی بزرگتر و مهمتر به نظر میان!یعنی ممکنه دختری توی همچین رابطه ی اشتباهی باشه و حقوقش هم پایمال بشه ولی خودش اصلا حس بدی نداشته باشه و راضی باشه از این وضع.
    پاسخ:
    من در هیچ کجای متن از عبارت عشق مجازی، خیابونی یا الکی استفاده نکردم. حرف من اینه که چرا در یک رابطه یک نفر یا گاهی هر دو نفر این همه تلاش میکنن برای کنترل کردن و محدود کردن طرف مقابلشون. این کنترل ها توی ازدواج ها هم وجود داره. حتی بین اعضای یک خانواده هم دیده میشه. با اینکه از نظر من این اندازه کنترل کردن و مرز گذاشتن توی هیچ رابطه ای درست نیست، اما باز هم میشه در ازدواج و روابط ولی-فرزندی یه جوری توجیهش کرد. اما توی رابطه های غیررسمی مثل روابط دوست دختری-دوست پسری هیچ جوری نمیشه این کنترل کردن رو توجیه کرد.
    من با این تعریف از عشق کلا مخالفم که چون دوستش داری پس هرچی میگه باید گوش بدی. 
    وقتی تنهایی میتونی هرجوری که دوست داری رفتار کنی و زندگی کنی. ولی وقتی یه نفر دیگه میاد کنارت قاعدتا شکل زندگی آدم تغییر میکنه و باید از یک سری عادت های گذشته چشم پوشی کنه. هر دو نفر خواسته هاشون رو تعدیل میکنن و یه جاهایی به نفع رابطشون کوتاه میان. این سازشه که بنظر من لازمه دوام رابطه س و چیز بدی هم نیس. اما تابعیت و اطاعت بحثش جداست. یه جاهایی خواسته ها و مرزهای طرف مقابلت میرسه به جایی که تو حتی مجبوری از خود واقعیت بگذری
    این آخه چه رابطه ایه که باعث میشی تو از خودت دور بشی
    تنها چیزی که فکر میکنم نداشتن اعتماد به نفس توی دختراست، که البته خدارو شکر میکنم که داره تو نسل جدید بهتر میشه اما برطرف نه!
    اینکه دختری فکر میکنه طرفش بهتر از اون میدونه و میفهمه و حق داره نظر بده و تعیین تکلیف کنه. اینکه بدون اون طرف شاید خودش هیچی نباشه و فکر میکنه تنهایی لباس زشت و تحقیرآمیزیه که هرگز نباید خودش و کسی به تنش ببینن... همین!
  • مادام کاف
  • مرسی ک بلاخره ازش نوشتی.از چیزی ک مددددتهاسسسست اعصابمو خرد میکنه.من بازم حرفمو تکرار میکنم,ما زنها خودمون ب خودمون بی احترامی میکنیم بعد چ توقعی از باقی انسانهای تو جامعه مون داریم...
    ادمی _ک توی هیچ قانونی هیچ تعلق و تعهدی بهمون نداره جز ی احساس حالا هرچقد عمیق_ رو اینقد برای خودمون جدیش میکنیم در حالیکه معتقدم هیچ رابطه ای تا ب ی حد درست درمونی نرسه اصلن نمیشه بهش گف رابطه جدی اونم الان اینروزا ک همه چی عجیب و پیچیده شده و حتا چندین ماه عشق و محبت با ی اتفاق کوچیک از هم میپاشه ..کاش متوجه باشیم ک همه چی ارزش تجربه کردن و نداره ,ما خیلی وقتا با همین کارای اشتباه چیزایی رو از دست میدیم ک حقمون بوده و برای رسیدن بهشون سالها تلاش کردیم...

    از یه جایی به بعد وقتی اصرار و پافشاری و پا از گلیم دارزتر شدن ها بیشتر از اندازه میشه باید رها کرد همه چی رو!
    باید گذاشت و رفت!
    اون پسر، دختر رو شبیه موم میبینه که میخواد اونجوری که دوست داره شکلش بده!
    هووووف!
  • خمار مستی
  • تازه من مورد دیدم حق کتک زدن!!!
    قشنگ تو پارک زد تو دهن دختره!
    فحشش میداد!!!
    حتی فحشای رکیک!!!!!!!

    حالا گیریم که مثلا اون سوالای آخر پستتون هرکدومش درست باشه! آیا باید این اجازه رو بدن؟؟؟؟؟؟ خو گیرم که هرکدوم ازینا باشه اگه میخواد تو رو عوض کنه بکنه دلخواه خودش همون بهتر که نباشه!!!

    (من تو این کامنت منظورم به هیچوجه زوجای جوون پس از ازدواج نیستا!)
  • صبیه آسمان
  • ترس از رها شدن
    ترس از دوست نداشته شدن 
    ترس از تنها شدن
    ترس از بی آبرویی 
    همشون.دقیقا همشون به میزان مساوی.اینقدر این ترسا زیاده که متن های مزخرف نوشته میشه که مثلا پسر به دختر میگه بیخود کردی با دوستات رفتی بیرون و در آخر معلوم میشه به خاطر عشق و غیرت پسره بوده این حرف و به نظر من این بزرگترین کلاهیه که یه دختر میتونه سر خودش بذاره توی دوستی  
  • بای پولار
  • جالبه بگم و خب دیدم  اکثر دخترایی که توسط پسرها از نظر عاطفی اذیت می شن فقط به خاطر کمبود اعتماد به نفسشون و این ترس هایی که آخر متن ردیف کردین.
    دقیقا.. دقیقا.. خیلی کوتاه میان دخترا. و نمیدونم چرا.
    من خیلی بابت این مسئله عصبانی میشم...
    یک چیز هایی در جهان بنیادی است و نمیشود عوضش کرد .. مثلن همین ضعف نسبی دختر به پسر حتی در عاشقانه ترین روابط. 

    اینها در وجود و ساختار انسان سرشته شده به نظرم ... و برای تغییرش باید سالها روند تکامل بشر را عملن دور زد .

    :)
  • ویار تکلم
  • به نظرم اشکال این جاست که اکثر دخترها دوست پسر رو به چشم مرد رویاها میبینند برای همین هم بهش امتیاز اضافه میدند
    خیلی وقتــا بحــث سر ترس از چیــزی نیسـت 
    زیــادن مـوردایی که فقــط به خـاطر طرز تربیتشـون و اینکـه یه مذکـر حرف اول و آخــرو میزنـه اینطـور رفتـار میکنــن و حتـی بهش افتخــار میکنــن که مـن به خـاطر فلانــی از اون کار دست کشیــدم یا اونکــارو انجام دادم و نشـونه ی عشــق میدونـن این از حق خودشون گذشتنــو
    و یا شاید کمبودهایی که عده ای از دخترا دارن حالا چه عاطفی و حتی تر مادی...باعث میشه اختیارشونو بدن دست پسرهای زندگیشون...
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">