بوی سیب میدهی دختر :)

هفت سال در بلاگفا نوشتم. بقیه اش را اینجا از سر میگیرم

اینستاگرام من : mahi.hashemi

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

تهران

جمعه, ۱ بهمن ۱۳۹۵، ۰۳:۳۷ ب.ظ
بیشتر سفرهای خانوادگی ما محدود میشود به تهران و شهرهای شمالی. تهران میرویم تا اقوام مادری‌ام را ببینیم و شمال میرویم تا انگار نذر هرساله‌مان برای خزر را دیدن و با دمپایی رنگی در ساحل قدم زدن و وسط آب‌های چرکولی پریدن و شب‌ها را تا دیروقت بیدار ماندن و کباب و بلال خوردن ادا شود. سفرهای شمال را که هیچ دوست ندارم ولی تهران را دیدن همیشه برایم لذت‌بخش بوده است. ده روزِ گذشته را تهران بودم. شیرین‌ترین و جالب‌ترین تجربه من از تهران همین سفر ده روزه بود. از چند ماه پیش برای این سفر برنامه ریخته بودم. پول‌هایم را جمع کرده بودم و منتظر بودم تا وقتش برسد. اینبار تهران را جور دیگری دیدم. تنهایی خیابان‌هایش را قدم میزدم. بازارهایش را میدیدم. کارتم پرپول بود و هرچه میخریدم از حساب مستقل خودم بود. هزینه بلیت سفرم را خودم داده بودم و همین لذتش را برایم چند برابر میکرد. با مترو اینطرف و آنطرف میرفتم. متروی مشهد دستفروش ندارد و آخ که چقدر دستفروش‌های تهران را و آن لحن بانمک "خانومای عزیز" گفتن و تبلیغ کردن‌های افراطی‌شان را دوست داشتم. از روز دوم دلم خواست که یک مشت شکلات در کیفم بریزم تا هر کودک دستفروش یا فال‌فروشی را که دیدم، یکی از شکلات‌ها را بگذارم کف دستش. ممکن است مسخره بنظر برسد ولی کیف میکردم از آن لحظه تماشای لبخند ِ حتی نصفه و نیمه کودک به وقت گرفتن شکلات از من. ولع عجیبی داشتم برای حرف زدن و شناختن آدم‌ها. به روی همه لبخند میزدم. اگر کسی سر صحبت را باز میکرد با اشتیاق بحث را پیش میبردم. در خیابان که راه میرفتم سرم مدام میچرخید. از این همه شلوغی کیف میکردم. یاد شب‌های عید مشهد می‌افتادم که وقتی لابلای جمعیت راه میروی حس زندگی میدود زیر پوستت. از دیگران آدرس میپرسیدم و با اشتیاق به جزییات کلام و لهجه متفاوتشان گوش میدادم. کمی جلوتر میرفتم و دوباره از دیگری آدرس میخواستم و باز محو حرف زدنشان میشدم. با اینکه از این واژه خوشم نمی‌آید ولی به معنای واقعی کلمه "شهرستانی" بودم و میشد این شهرستانی بودن را در تک تک حرکاتم پیدا کرد.
با این همه گاهی دلم عجیب برای آرامش مشهد تنگ میشد. برای اتوبوس‌ها و متروی تک خطی‌اش. برای لهجه آشنای مردمش. برای بافت سنتی اطراف حرم و برای خود حرم. همیشه رویای زندگی در شهری دیگر و بخصوص تهران را داشتم. هنوز هم دارم ولی دیگر تهران گزینه اولم برای زندگی نیست. یکجور شلوغی عجیب دارد. در نگاه اول ممکن است شیرین باشد ولی کمی بعد آزاردهنده میشود. جوری شلوغ است که انگار دارد میترکد. دوست ندارم در جایی زندگی کنم که هر لحظه احتمال ترکیدنش وجود دارد. حالا اولین شهر رویایی‌ام برای زندگی شیراز است. باید یکبار هم به آنجا سفر کنم.
  • ماهی

نظرات (۲۱)

  • مروارید تابعی
  • آخ حرف دل منو زدی...با شلوغی تهران سرگیجه میگیرم!! برای تفریح دوست دارم ولی زندگی نه!! انگار عمرمو توی ترافیکش دارم تلف میکنم!
    ماه پیش که اونجا بودم، بعد چند سال رفتم تجریش...45 مین اونجا و بعدش اعصابم خورد شده بود...آخه چقدرررر شلوغغغغ؟؟😐
    مشهد رو با همه محدودیت هاش دوست دارم :)
    پاسخ:
    این شلوغیش جدا عصبی‌کننده‌س
    چقد حس وحالت شبیهم بود با این تفاوت که هنوزم شهر ایده آلم برای زندگی تهرانه :)
    پاسخ:
    من حالا شهر ایده‌آلم شیرازه 
    بنظرم جایی ک دریا و چنگلای سرسبز وچای و غذاهای محلی و ماهی مث شمال داشته باشه جای بهتری میشه برای زندگی


    :)
    پاسخ:
    نمیدونم چرا نمیتونم خیلی شمال رو دوست داشته باشم
    مهربان دختری تو:)))
    من از تهران میترسم،ولی مشهد ومخصوصا لهجه مشهدی رو دوس دارم:)
    کشف شهرای مختلف خیلی دلچسبه ولی در آخر هیچ جا ولایت خود آدم نمیشه
    پاسخ:
    لهجه مشهدی بانمکترینه :)))
  • راحنا رهایی
  • میدونی
    حس های قشنگ وقتی نوشته بشه ..وقتی خونده بشه وقتی منتقل بشه شادی آوره .. تجربه ی تو رو میتونم حس کنم خیلی خوب خیلی قشنگ اما می خواهم بعدش با تمام وجود تجربه ش کنم ..

    *تهران رو همیشه دوست داشتم به خاطر شلوغیش به خاطر این حجم از آدم ها ..
    پاسخ:
    تهران رو باید دید. یک هفته...ده روز...یک ماه ولی بعد رفت و تا چند سال بعد دیگه برنگشت
    تهران برای زندگی جای خوبی نیست. بنظر من لااقل 
  • زهره خوب بخت
  • دیدنت سهم من نشد. تهران دور است. از یک جای تهران به جای دیگرش دور است. آدمها در تهران هر چقدر بروند نمیرسند اگر هم برسند، دیر میرسند
    پاسخ:
    تا بیای از این سر برسی به اون سر کلی طول میکشه. حیف که نشد ببینمت زهره...واقعا حیف

    تو بیا مشهد. اینجا اونقدرا بی سر و ته نیس. میشه راحت پیدات کرد :)
    تهران نیای هاااا برای زندگی

    من سه ساله از شهر خودمون اومدم تهران دقیقا در حال همون ترکیدنیم الان
    همون مشهد خیییییییلی بهتره

    البته خب شیراز هم... وسوسه برانگیزه

    بنویس هنوزم بعد چندسال میخونمت

    سلام منم برسون بهش
    پاسخ:
    :)
    چقد این جمله آخرتو دوست داشتم.
    زود بیا قدمت روی چشمام ♥
    منتظرمااااااااااااا ^_^
    پاسخ:
    مهشید عزیزدل :)
    من توصیه میکنم به جای بهمن تبریز بهار تبریز رو ببینی .بهمن اینجا سرده عجیب و این روزها پر از آلودگی:)
    البته دم دمای عید هم تبریز جذاب میشه
    پاسخ:
    اتفاقا دلم میخواد اون همه سرما رو تجربه کنم. نمیدونم چرا ولی واقعا دوست دارم 
    من بر عکس تو بیشتر سفرهای خانوادگیم به شمال مربوط میشه چون خواهرم اونجا زندگی میکنه. این پستت خیلی خوب بود ، حس میکنم استقلال خیلی زیادی توش موج میزنه ، منم دیوانه ی شیرازم و دلم میخواد برای یه بارم که شده ، این شهرو ببینم و همچین اردیبهشت قشنگشو:) الهی که همیشه کارتت پرپول باشه مهشاد عزیز:) آمین.

    پاسخ:
    چه دعای خوبی :)
    کارت همه الهی که همیشه پرپول باشه 
    این شرایط برای من بعد از یه دوره دو ماهه بی پولی محض واقعا مزه داد و قدرش رو میدونم جدی :)
    اکثر سفر های ما هم محدود میشه به تهران و شمال با این تفاوت که من شمال و بیشتر دوست دارم
    +قدم شما رو چشم اصلا بیاید با هم میریم شیراز و میگردیم ^-^
    پاسخ:
    آخ آخ آخ...
    شیرازی هستی پس تو :)

    یکی از بزرگترین آرزوهام اینه که اردیبهشت شیراز رو ببینم و بعدش بهمن تبریز رو
    تهران رو دوست دارم به خاطر شرایطش و امکاناتی که برای آدمهاش ایجاد میکنه. اما شیراز رو بی نهایت بیشتر، و اصفهان را نیز زیاد!
    مشهد هم که جای خودشو داره اما خب فکرمیکنم تنها مزیتش حرم باشه و دیگر هیچ! :|
    پاسخ:
    مشهد یه سری سختی‌های خاص خودشو داره. اون سخت‌گیری‌های افراطی یا مثلا تم نسبتا سنتی-مذهبیش میتونه گاهی شرایط رو سخت یا برای بعضیا خیلی سخت بکنه ولی خب دیگه...ولایتمونه. دوستش داریم :)
    عااااالی بود عاااالی... دقیقا حست به تهران رو درک می کنم ... تو ایران فقط دیوونه سه شهرم ... اصفهان, تهران,شمال ... با نوشته ات خیلی همذات پنداری کردم خیییلی به حس و حال من از تهران شبیهههه :-)
    پاسخ:
    آخ که من اصفهان رو هم ندیدم. من خیلی جاها رو ندیدم -_-
  • فرزانه شین

  • دلم برای مشهد یه ذره شده...واقعا یه ذره...3 سالی هست که قسمت نشده بیام...دختر عموم دانشجوی مشهده و متروشو خیلی با متروی تهران مقایسه می کنه،میگه خیلی امن تر و خلوت تر و بهتر از متروی اینجاست.تو برناممه که حتما این دفعه که قسمت شد بیام مشهد متروشو ببینم!
    یه چیز بی ربط هم بگم...از وقتی همه کامنتا رو جواب میدی،حالم خیلی تو وبلاگت خوبه (هر چند قبلا هم اینجا برام دوست داشتنی بود) و اینو بی اغراق می گم...
    مدت ها بود میخواستم به خاطر این موضوع ازت تشکر کنم....قرعه افتاد به این پست(:
    مرسی^_^
    پاسخ:
    اوهوم...خلوت تره و خب خیال آدم راحت تره
    یه بار بیا مشهد من ببرمت متروسواری :)

    و اینکه بله..برای خودم خانومی شدم کامنتا رو جواب میدم :)))
    تهران غم دارد و ما اشک میریزیم تا شاید زبانه های آتش خاموش شود.تهران خیلی وقت است که آتش زیر خاکستر است.تهران چندسالی است که دیگر جای زندگی نیست...تهران دیگر هیچ ندارد جز آتش در بطنش در دل مردمانش
    پاسخ:
    آخ که چقدر این اتفاق تلخ بود..
  • آندرومدا :)
  • من عاشق مشهد بیده بیدَم =]
    پاسخ:
    مشهد اگه این سخت‌گیری‌های نسبی رو نداشت خیلی جای خوبی بود
  • مصطفی موسوی
  • شیرازه میگن نازه واسه ی آفتوِ جِنگش :|
    پاسخ:
    به به :))
    شیراز و باهم میریم.قول:*)
    پاسخ:
    مهسا اتفاقا امروز توی فکر نیشابور رفتنمون بودم. حتی رفتم قیمت بلیت قطار رو هم چک کردم :))
    اون قسمت شکلات دادن به کودکان دستفروش دلبری می‌کرد..:)
    پاسخ:
    :)
    سلام عزیزم. خدارو شکر که به تو خوش گذشت. من هر روز تو این شهر تردد میکنم تمام کلماتت برام ملموسه . اون بچه های دستفروش واقعا بی گناهن . از شلوغی تهران هم که دیگه ...واقعا داره میترکه 😂😂😂 رفتی حرم نائب الزیاره ی ما باش لطفا. شیراز معرکه ست . من یه بار رفتم واقعا زیباست 
    پاسخ:
    من تا حالا نرفتم شیراز و جدا دلم میخواد ببینمش :)
  • پرستو ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
  • تهران شهر عجیبیه، عجیب اما دوست داشتنی.

    پاسخ:
    عجیب اما دوست داشتنی :)
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">