این درد غمانگیز
سوال مشترک رامبد از مهمانهایش این است...
"چی خیلی غمگینت میکنه؟"
چیزهای زیادی غمگینم میکنند. درواقع چیزهای خیلی زیادی هستند که غمگینم میکنند ولی اگر بخواهم روی بزرگترین عامل از گروه غیرشخصیها دست بگذارم، تلاش بیوقفه و افراطی گروهی از دختران است برای زیبا شدن. به دختران همکلاسی خود در دانشگاه فکر کنید یا به دخترانی که در خیابانها میبینید یا دختران دور و نزدیکی که میشناسید. چند نفر از آنها خودشان هستند؟ چند نفر از آنها خودشان را دوست دارند؟ چند نفر از آنها خودشان را همانطور که هستند پذیرفتند؟
من یک دخترم. یک دختر جوان بیست و چند ساله تحصیلکرده در خانوادهای متوسط؛ کاملا متوسط. بینی بزرگ قوسداری دارم. دندانهایم نامرتب است و تپل محسوب میشوم. با این حال چشمهایم پُر مژهاند. انگشتهای کشیدهای دارم و لبخندم روی صورتم مینشیند. این منم. ظاهرم مطلق نیست. نقطه قوت دارد و نقطه ضعف. نقاط ضعف ظاهریم را میدانم و از تماشای نقاط قوتم لذت میبرم. بینی بزرگم را، ردیف نبودن دندانهایم را، اندام نامتناسبم را، خودم را همینطور که هستم قبول کردم. این منم... با همین ظاهر معمولی که لبخندش زیباست و چشمهایش زیباست و حتی اگر آنها هم نبودند، باز هم این قدرت را داشت که بگردد و زیباییها و نازیباییهای پیدا و پنهانش را دوست داشته باشد.
چیزی که غمگینم میکند همین است. این حلقه گمشده در زندگی دختران. این اعتماد به نفسی که ندارند. این شبیه همدیگر شدن. این من چقدر زشتمهای بیرحم و واکنشهای پوشاننده بیرحمتری که به دنبالش میآیند. این آرایشهای غلیظ، این عملهای جراحی، این لباسهای اشتباه، این رفتارهای زننده.
شاید این مشکل مختص دختران نباشد که نیست و در پسران هم به گونهای دیگر نمود پیدا کند. من از دخترها حرف میزنم چون خودم دخترم و این درد را میفهمم. حالا ولی حرفم با پسرهاست که معیارهای زیبایی برایشان تغییر کرده. سلیقهشان عوض شده. چیزهایی را دوست دارند که نباید دوست داشته باشند. که اصلا دوست داشتنی نیستند. پسرهایی که بُرنده شدند. مثل یک تیغ با نگاهشان، با زبانشان، با رفتارشان تحقیر میکنند و میبُرند و برچسب میزنند: "تو زشتی و خوشگل خواهی شد که اگر فلان کنی و بهمان". این درد ریشه دارد و ریشههایش را میتوان هم در دخترها پیدا کرد و هم در پسرها. دختر خودش را قبول ندارد و پسر اعتماد به نفس دختر را میگیرد و به نحوی به تصمیماتش برای تغییر ظاهر جهت میدهد.
این است که غمگینم میکند. که چرا بلد نیستیم خودمان را دوست داشته باشیم؟ چرا یادمان ندادند خودمان را دوست داشته باشیم؟
- ۹۶/۰۱/۱۰