ادبیات ما...ادبیات آنها
تقریبا دو ماه پیش شروع کردم به خواندن "هست و نیست" از سارا سالار و هنوز که هنوز است از صفحه سی و چندم داستان جلوتر نرفتم و ذره ای هم از ماجرایی که نویسنده سعی در فهماندنش دارد، سر درنیاوردم. در این بین دو کتاب از جومپا لاهیری خواندم و چند کتاب از ترجمه های پیمان خاکسار. ترجمه های خاکسار به کنار...به این فکر میکنم که تفاوت سارا سالار با لاهیری در چیست که یکی قضایا را به بدترین شکل ممکن میپیچاند و دیگری داستان ها را شیرین و ساده بیان میکند. چه میشود که کتاب "همنام" یا "خاک غریب" سیصد و شصت صفحه ای را بی وقفه و با اشتیاق میخوانم و از پس صد و چند صفحه کتاب که اتفاقا ترجمه شده هم نیست و نویسنده اش هم زبان خودم است برنمی آیم
کم کم به این نتیجه میرسم که بعد از "سمفونی مردگان" و "جای خالی سلوچ" هیچ کتاب خوب ایرانی دیگری نخواندم و با اینکه قلم مستور را دوست دارم اما باز هم کتاب هایش در مقابل خیلی های دیگر، مثلا همین جومپا لاهیری، حتی ارزش ورق زدن هم ندارند
- ۹۴/۰۳/۲۹