باران که میبارد تو می آیی
شنبه, ۲۴ بهمن ۱۳۹۴، ۱۲:۳۴ ب.ظ
گفته بودم آخرین روز رابطه همان روزیست که به سرت بزند ولنتاین را جشن بگیریم!
گفته بودی پس دوست داشتن را جور دیگری جشن میگیریم. مثلا... مثلا چشم هایم را میبندم. دست هایم را بگیر و برایم بخوان.
خوانده بودم...
لالا لالا بهشت من
گل اردی بهشت من
خدا با لطف آورده
تو را در سرنوشت من
با تمام وجود از ولنتاین و مسخره بازی هایش و بیشتر از آن، از تکاپوی آدم ها برای جشن گرفتن آن بیزارم. اصلا دوست داشتن که بهانه نمیخواهد. هروقت دلت کشید یارت را بغل بگیر. گونه اش را ببوس. برایش شعر بخوان. یک شاخه گل برایش هدیه بیاور. اصلا تصمیم بگیر بیشتر از قبل دوستش داشته باشی. دوست داشتن را اینطور جشن بگیر هموطن! خرس و شکلات و این بند و بساط ها دیگر چه صیغه ایست
- ۹۴/۱۱/۲۴