کاف و تاثیرش در زندگی من
شنبه, ۲۹ خرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۲۰ ب.ظ
اگر آقای کاف، مشتری تقریبا ثابت و شدیدا تنبل و نسبتا پولدار دارالترجمه مقاله های بی پایان و به غایت سخت و ملال آورش را خودش ترجمه میکرد یا به جای تحصیلات تکمیلی رهسپار خانه بخت یا خدمت مقدس سربازی میشد یا بعدازظهرها روی پراید مدل هشتاد و هشتش در مسیر خطی های حرم-طبرسی کار میکرد یا در نوجوانی با رفیق ناباب میگشت و معتاد میشد و می افتاد توی جوی آب یا اصلا پدر و مادرش چند سال بعدتر یا چند سال قبلتر تصمیم به تولدش میگرفتند، حالا من روی تخت دراز کشیده بودم، گیلاس میخوردم و برای هزار و هشتصدمین بار فرندز ِ جانم را نگاه میکردم و از روزگار خوش جوانی نهایت لذت را میبردم.
ولی حالا که کاف هست و تنبل است و نسبتا پولدار است و مشتری تقریبا ثابت دارالترجمه است من باید تمام روز ماتحتم را بچسبانم به صندلی، پشت لپ تاپ قوز کنم و ترجمه کنم و ترجمه کنم و ترجمه کنم. یعنی میخواهم بگویم تصمیمات ما تا این اندازه روی همدیگر اثر میگذارد. لذا با چشم باز مسیر زندگی خود را انتخاب کنید. مرسی. اه
- ۹۵/۰۳/۲۹
ولی
این بار کلی خندیدم :دی
طنزش خوب بود
نمی دونم شاید دفعه اول دل به کار ندادم :))